سهراب مظاهری/2


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 14 بهمن 1392
بازدید : 811
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "گردباد" از شاعر "سهراب مظاهری"

اینجا
میانه ی یکسانی وعطش
برخط متداوم دعا وبزم
برخاست گردبادی
پیچان تنوره شد

***
غران به هرسوی می شد و
رقصان به سوی خود
میدان گردشش
نزدیک برج شهر
افزون برآن نشد .

چندی زمان گذشت
گرد و غبار نشست

آنسان فراز
کزفرودش جدا نشد
گویی کمانه کرد
قیامتی ،
کز قعودش رها نشد

زان اهتمام نا تمام
صد راز ، نهفته ماند
هرگز بیان نشد

هوا جابه جا شد ،
همین ،
آب ازآب تکان نخورد
خُردک پیامی ،
حتی ، زاَبتَری
از خاکیان نیامد و برآسمان نشد

آن خیزش وچرخش وتکرار حادثه
تاوان غفلتی است که سرمایه ای نشد
مستورِخود بماند وهرگز عیان نشد
محصول ، مکرر است
خرمن یکسانی و
عطش و
دعا و
بزم...
که هیچکس فغا ن نکرد
پیچان وپوچ آمد و
هیچ
درجهان نشد

***

گفتند شاهدان :
مخروط واژگونه ای بود
که هیچش میان نبود

سُرنای دهان گشادی
که واژگون دمیده شد

شاید که حفره ای
چون چاه ویل حرص
که قعرش عیان نشد
گردبادی بود ...!
سرگیجه بود ...!
هرگزاَمان نشد...





:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: سهراب مظاهری , ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com