عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : پنج شنبه 5 دی 1392
بازدید : 705
نویسنده : آوا فتوحی

 

شعر "دیواردلت" از شاعر "علیرضا محسنی" توبه من خندیدی
زیرلب هم گفتی
که چرا این همه دیوار دلت کوتاه است
که به دیواردلت خوب نگری،یادگار همه رهگذران پیدا است
ما کشیدیم ،به دور دل خود،برج وباروی بلند
ره نیابد بدان دوست ودشمن به کمند
من دراین فکر،که آیا ، دیوار دلم کوتاه است
لازم است تا به خشتی بلندش کنم
وبه ناگاه، دستی تکان داد به من رهگذری
اوهمان بود،که میگفت به من
که چرا این همه دیوار دلت کوتاه است.



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , محسنی ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1001
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "دوری تو" از شاعر "محسن امیری" طوفان بپا کرد
دلم در هوای تو
شبانگاه که ماه می رقصد
ستارگان سوسو می زنند
دریا امواج موجش به ساحل می ارامد
نسیم باد زلف سیاهت ....
برگونه می رقصاند
آه: این رنج من.....
از دوری تو...
ناله سر می دهد
در ظلمت تاریکی شب



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 972
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "عشق هی مرا خر می نمود" از شاعر "سید مهدی مرتضوی" عشق افساری است برگردنم
میکشد معشوق و من در حیرتم

میکشم گردن که او را وا کنم
تنگ تر گردد طناب بر گردنم

عشق اول جلوه گر بودوشغال
آتشی روشن به زیر مجمرم

می نابی داد به دستم دلبرم
آتشی انداخت و کرد شعله ورم

بعد کمکم هی مرا خر مینمود
بار می انداخت بر دوش و برم

بعد قلاده نمود بر گردنم
چو سگان هوهو کنان در برزنم

عشق رسوا و نمایانم نمود
و از عشق بازی ها پشیمانم نمود

ای خدایا توبه از عشق و جنون
توبه از جور و جفاها و ظلوم

یک نگاهی بر من بی چاره کن
تا که جان را از تنم بیرون کنم



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392
بازدید : 1047
نویسنده : آوا فتوحی

چشمها در دهان مبهوت

شانه های

           آوار ِ وهم

                      در سکوت ،

و زخمِ خاکستری

شعر سپیدم را

                 سیاه می کند  .

 

 



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: فیس بوک , شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392
بازدید : 1539
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "سلام (نیم غزل!)" از شاعر "بهروز عسکرزاده"
سلام ای عشق دیروزی و امروزی و فردایی
هزاران بار مردم باز می میرم نمی آیی؟

ستم یک سوی و جهلی سخت دیگر سو؛ چه بیدادی!
که تا برجاست این، از آن رهایی هست رؤیایی

چه می جورند در اسطوره های اول پرگرد؟
نمی یابند در آن جز غم و خشکی و نازایی

کجا سی مرغ مرگ اندیش زا، زاییده سیمرغی؟!
نباشد سینه سینایی، کجا یابند بینایی؟

سلام ای غنچۀ پُرپَر که از صرصر شدی پَرپَر
سلام ای راد دارآویز جویای شکوفایی

...

سلامی بر تو بوی جانفزای داد و آزادی
اگر روزی درین ارمانسرا پیچی به پیدایی!



:: موضوعات مرتبط: , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392
بازدید : 758
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "غرق" از شاعر "رضا جوکار " دریا!
در شبی طوفانی
پدرم غرق چشمانت شد
من و مادر تنها ماندیم


**********
پ.ن

در کودکی
با شمارش ستارگان خوابم می برد
و اکنون با شمارش غم هایم



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , جوکار , ,
تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392
بازدید : 835
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "ادامه دارد.." از شاعر "محسن نوزعیم" ادامه دارد...
این بازی سترگ
در ادوار تاریک
که تو آغاز کردی اش
تکیه زده ا ی بر آن اریکه
تو سواره ی
و من پیاده.
تازیانه بدستی
و میزنی
برسینه دلم
اما
غافلی از قلمم
که گم شده در
"سپیدی خود "
غافلی از گذرگاه واژه هایم
که همچون
"کودک درون"
با من انس پیدا کرده
و بالغ می شود
.
.
"بالغ می شود"

پ.ن.
این ادوار حکایتها دارد
این "قلم" با خود زخمها دارد



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , نورعیم , ,
تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392
بازدید : 832
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "خزان من" از شاعر "نسیم افتخار"

دوباره فصل عاشقی، دوباره گریه ی خزان
دوباره عطر زردی و دوباره سستیِ توان

صدای ناله های مرگ، میان بهت خاطرات
پوسته های خستگی، زیر قدم های جهان

سکوت کز کرده ی شب چنگ زده به قلب من
شمع فروز و غم ببر، بلوغ شب شود نهان

بارش رشته های نور، بر فلک جلوه نما
هست گران، هست گران، هست گران

نغمه ی پژمردگی و تاول غم بر دل شب
آمدن ساغر اندوه، فغان، آه فغان، آه فغان

بوسه ی رسوایی نم به زورق زلف زمین
پیکر گم گشته ی ماه آمد و شد وقت اذان



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , نسیم افتخار , ,
تاریخ : سه شنبه 5 آذر 1392
بازدید : 847
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "بانی مرگ زلیخایت کی است ؟" از شاعر "محمد علی شیردل"

بشکفد تا غنـــــچه ی سرخ لبت
طبع شعری و شاعری گـــل می کند
ساغر لــــــــــب های عناب نگار
دفتر شعرم , پر از مُـــــل می کند

می نشـــــــــــیند تا قلم آهسته در
گرمیِ آغوشِ انگشتانِ دســـت
از شراب اشک, ناگه می شــــــود
دفتر وشعر و قلم , شــیدا و مست

دســــــــــــت در دست قلم انداختم
می روم , تا عشق را پیــــــدا کنم
رفته ای , مجبور می گــــردم که باز
با تمام غــــصه هایت , تا کنم

بس که شعر ازغصه و غم گفته ام
عالم و آدم زدســــــتم شاکی است
آآآی یوسف مُردم و معلوم نیست
بانی مرگ زلیـــخایت , کی است ؟

ای که عمری بر دل مجــــــنون من
بی محابا کدخـــــــــدائی کرده ای
آشیانم را چنین آتش مــــــــــــزن
ای که من را دل هوائی کرده ای

تو بیا تا ای مـــــــه زیبای عشق
روی ماه ِ آسمان را , کـــم کنم
خنده کن تا باز در دیوان خـــــود
جای پای عشق را محـــکم کنم



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , شیردل , ,
تاریخ : پنج شنبه 30 آبان 1392
بازدید : 991
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "تـیـشــــه" از شاعر "صادق چکاوک" (*)

دلــــ ها

بیستـــــون شده اند

برای رسیدن به شیرین

تیشـــــه باید داشت...!

پس توآهنــــــــگر...!

بســـــــــــــــــــــــاز
و
بســــــــــــــــــــــاز
و
بســــــــــــــــــــاز
1392/08/04
******************************

 
******************
(**)
پول هایش را

درون قلک زندگی انداخت

می خواست بزرگ شد

آنها را خــرج کنـــــــد

حالا؛ تمام دارایش را میدهد

تا کودکیـــش را برگردانــــــد


:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
بازدید : 1053
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "چایی ، با طعم خون " از شاعر "سجاد فتوحی "

به جاده های ترک خورده حادثه ،
ایمان بیاوریم
به چشمهای پژمرده احتیاط
به راههای غریب جبر !!!
رویاهای مسلوخ ، ورم کرده از تبی گنگ ...
و خلسه های « رت » ...
*
*
*
مادرم با قند خونش چای می نوشد
و با کلسترولی هماهنگ با سی و اندی سال ،
سوغات فرنگ ، نَبَرد !!!
«جم فیبروزیل» تنش سالهاست میدرد
قلب عصیان را !!!



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
بازدید : 1119
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "" خســته " شــدم بـــی " تـــــــو "" از شاعر "مـحمـدرضــــا حـــــــلاج"

فکر نمی کردم
روزی عاشقی شوم
که نتواند از عشقش دست بردارد
و آنقدر به گیسوان سیاهت
چنگ زنم تا سپید شوند

خـستــه نشـــدی
از کشیدن گیسوان بلندت
از دستان کوتاهم ؟
مرا با تو نسبتی ست نانوشتــه
مـهــری در دل
و بغضی درمیــــان ...
من دیگر دارم می میرم
نگران توام ، دلم مال تو

پی نوشت :
از جدایی مان
برای هرکسی که گفتم ....
حق را به مـــــن داد !
اما ....
اینها نمی دانند
من حق را نمی خواهم ،
حق که برای من " تــــــو " نمی شود



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
بازدید : 896
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "مورچه هاپروازنمی کنند" از شاعر "امیرحسین زمان" مورچگانْ کارگرْ
تا...
مـلـکـه پروازکند
تکه های شیرین درد!بردوش
هرم هاساخته شد
وفـــرعـــون
به دست مـــــــــا
ده به یک ازکمرشکستیم
آری ماقلاده داشتیم
اما...
ازجنسِ جــــبـــــر
لشکرکه نه،غلام سیاه!
فــــرمــانــده؟
فرمان ده!
تقدیرمااین بود
این بود؟
زیرا
مورچه هاپروازنمی کنند
هـــرگـــــز.

پی نوشت؛
ده هابرابروزن خویش
جورزورکشیدیم شکستیم
تا نشکنند
خدایاشاکی ام!
شیشه هم می شکندولی صدادارد
توصــداراهم ازلشگرکمرشکسته ی مادریغ کردی
"اثری سورئال برپایه ی زندگی مورچه های برده دارومورچه ی فرعون.



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
بازدید : 17250
نویسنده : آوا فتوحی

شعر " تاراج" از شاعر "رشیدحسینی"

تو تاراجی تویی بر باد رفته
توآن دادی بر او بیداد رفته
کسی شاید سراغ از تونگیرد
تو تنهایی تویی از یاد رفته



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
بازدید : 1066
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "سراب" از شاعر "علی بابایی وناشی" سراب

نگاهم می کنی اما نگاهی سرد
که لبریز است از احساس یک نامرد
نگاهت میکنم ،اما نگاهت را تواز من باز می گیری
و من هم میزنم بر گوش خود یک بار دیگر سخت یک سیلی
نگفتم ننگری بر او دگر ای چشم؟اما چشم می گوید
تو گفتی ننگرم ،اما مرا مجذوب خود کرده است
ولی چندی است ،دیگر من نگاهت را نمی بینم
و از تو می کنم خواهش، که بر من یک نگاهی کن
نگاهم کن ببین در این جواب سرد و غمگینم
نشسته بغض و درد و ناله و حسرت به بالینم
تو وقتی آن نگاه سرد، اما صورت زیبای خود را باز می گیری
من اینجا سخت میگریم،واز این قطره های اشک من سیلی شود جاری
و آید سوی منزلگاه تو ،تا که آن کند ویران
ولی نه ابن خیالی بیش اما تلخ بر من نیست



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
بازدید : 939
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "ِمهر و حسد(1)" از شاعر "محمد امیرزاده قاسمی"

به کنار جنگلی انبوه ز لطف ودود
گلی خندان برست و دل ها ربود

گل زیبا چو چشم به دنیا گشود
بدید بر کنارش یکی درخت کبود

به قد چون سرو و به ناز چون بید
ریشه چون کوه و شاخسار چون حدید

عجب کرد هرآنکه آن کوه وار بدید
خالق را نباید پرسید این چه بود آفرید

درخت هر دم روی به سوی بادی می گشود
به یک دم دست به سوی آسمان می گشود

به الله الله و ذکر یا ذوالجلال
درهای هفت جهان به یک آن می گشود

به سبحان الله و ذکر اللهِ فرد
دل کوه و دشت در هم می فشرد

به هر ذکر به رسم ادب نه از روی خرد
آن درخت قد سروَش بر زمین تمام مفسرد

در این حال و در این روزگار
از قضا و طبع صنع پروردگار

رودی به آن کنار راه به دریا می جست
ز پروردگار نشان از آن یار می جست



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 28 آبان 1392
بازدید : 983
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "فصل بَد اندیشی" از شاعر "ولی اله دادخواه وحید"

فصل بَد اندیشی
غروبی بس چه غمگین است..
و من تنها در این ویرانه آبادی، که می بینم ملتی را این چنین وا مانده از شادی...
و چشمان پُر از بُهت جوانان، پیرمردان، زنان و دختران، سوی اُفق...
به کام مردمان تلخی، به نام مردمان شادی، به اسم دین و آزادی؟!
و این جا سرزمین مردمان زخمیِ دست دَغَل کاران!
و مردان و زنان بی هیچ جُرمی در قفس، در حصر... زندانی...
فضا تاریکِ تاریک است و این ویرانه بی نور است و من درمانده می جویم، و می گردم...
در این ویرانه رّد پایی از امامم، نیست، خاموشی، فراموشی...
تو گویی این دَهه، فصل بَد اندیشی و کج فهمی ست!
خداوندا، خدایا، پس چه شد آن پیر روحانی... ؟
و ا ز سویی دگر، حسم پُر از...
و می بينم تو گويی رنگ پُر مغز کلامش را که می گويد: "همه با هم...
و ما جا مانده از هم ...
اماما عُذر می خواهم، از تقصیرمان بگذر، پس از تو راه را، بی راهه پیمودیم...!
درودم را پذيرا باش، ای روح خدا، ای مرجع مُطلق...
غروبی هم چنان غمگین...!
ومن تنها در این ویرانه آبادی... و جا مانده ز قربانگاه آزادی!



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : دو شنبه 27 آبان 1392
بازدید : 925
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "غوغای دلها" از شاعر "عبدالعلی نظافتیان"
ای خوشا به میخانه رفتن
دل بریدن،به کاشانه رفتن
می ستاندن ز ساقی خوبان
فارغ از غم به دلخانه رفتن
...
ای خوشا به دلخانه رفتن
از غم و غصه ها دل گسستن
گفتن راز مستی به پیمانه مهر
دل ستادن،دل غصه بستن
...

من چه گویم زمیخانه عشق
خانه اوست،زبیگانه رستن
از در کعبه اش چو تو آیی
نور حق دیدن ودل شکستن
...
اشک عاشق چو زمزم تراود
بوسه بر کعبه ،از خود گذشتن
گرد کعبه چو پروانه گردی
آتش عشق اوست،پر شکستن
...
ای خوشا دل از دل گسستن
دل بریدن،زبیراهه رستن
نوش می در سرای خدایی ست
دل ستادن،دل خود شکستن
...
ای خدا ،کعبه غوغای دلهاست
دل گسستن ز سودای دنیاست
ای خوشا در وادی عشق و ایمان
بوسه بر کعبه،دل را سپردن
ای خوشا به میخانه رفتن
دل بریدن،به کاشانه رفتن



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , ,
تاریخ : دو شنبه 27 آبان 1392
بازدید : 1152
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "سلام (نیم غزل!)" از شاعر "بهروز عسکرزاده"
سلام ای عشق دیروزی و امروزی و فردایی
هزاران بار مردم باز می میرم نمی آیی؟

ستم یک سوی و جهلی سخت دیگر سو؛ چه بیدادی!
که تا برجاست این، از آن رهایی هست رؤیایی

چه می جورند در اسطوره های اول پرگرد؟
نمی یابند در آن جز غم و خشکی و نازایی

کجا سی مرغ مرگ اندیش زا، زاییده سیمرغی؟!
نباشد سینه سینایی، کجا یابند بینایی؟

سلام ای غنچۀ پُرپَر که از صرصر شدی پَرپَر
سلام ای راد دارآویز جویای شکوفایی

...

سلامی بر تو بوی جانفزای داد و آزادی
اگر روزی درین ارمانسرا پیچی به پیدایی!

..........



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعر نو , سایت , ,
تاریخ : دو شنبه 27 آبان 1392
بازدید : 874
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "هـَــمینـْـــ اِمشَــبـــْـ فقطــ" از شاعر "آفرین ولی پور(نرگس)"

امشب به دست باد از هرجا عبور می کنم
امشب چراغ یاد را با اشکِ درسا، می زنم

امشب به روی آسمان، لبخندِ مستی می زنم
امشب گل و نور و صدا با خنده ام "ها" می زنم

امشب پسِ هر پرده ای نوری گذر خواهد نمود
امشب به روی بامها مهتاب، مهسا می زنم

امشب برای کودکم لالایی لالایی کنم
امشب دو زلف مخملی از شانه اش تا می زنم

امشب اگر یاری کند دست خدا، دست ولی
امشب دوباره شعر را پر شور و غوغا می زنم

امشب چراغ مهر را با دست خود روشن کنم
امشب پلی تا محضرِ عِقد ثریا می زنم

امشب خبر خواهد شدن، شبنم به روی برگ گل
امشب برای دوستیْ برگ گلی تا می زنم

امشب گل آلاله ای در سینه ام جا می دهم
امشب ز بوی عطر آن سرمست و شیدا می زنم

امشب پسِ دیوار شب غرق سرور می شوم
امشب در این کلبه گهی پنهان و پیدا می زنم

امشب کجا خواهی شدن با بغض سرد کودکی ؟
امشب من آن بغض تو را با خنده ای وا می زنم

امشب هزاران آفرین گویم به هر جنبنده ای
امشب برای مرحمت از لطف او یا می زنم

امشب ز دست حادثه آهو صفت بینی مرا
امشب از این دام بلا، دامی به هر پا می زنم

امشب اگر با من شوی، هر لحظه ات عمری شود
امشب مـــرو بــا دیــگـری، حرفِ تـمـنـــا می زنم

امشب مگر برقی در آن آوای ناز تو شکفت ؟
کز بوی خوب خاطرش عطری به دنیا می زنم



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , وب , وبسایت , وبلاگ , نرگس , آفرین ولی پور ,
تاریخ : دو شنبه 27 آبان 1392
بازدید : 984
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "تنهایی محض" از شاعر "بابک شهبازی" این جام
پر از بوی نفست
مانده بر کنار میز
و مدام
ذهن لحظه ها را
پر از مستی و اندوه و گریه می کند

شب
سراسر ِ خاطره را بلعیده
و نگاه روشن تو
خیال ِ شفاف و محض ِ تنهایی است
نگاه روشن تو

شب
حالا یکسر رفت و آمد ترانه و ترانه است
کلمه ها هر گوشه ی اتاق
نگاهم می کنند
و من جایی ندارم
برای پنهان شدن
برای گریختن از گفتگو!

دلم می خواهد
برایت دوباره جام را پُر کنم
همین.
دلم فقط همین را می خواهد

خستگی آرزوی آزادی
خستگی فلسفه و آن دروغ هایی
که تمام حقیقت های ساده را
اسید وار
سوزاندند
دروغ هایی که چشم دیدن ِزندگی را ندارند
و وعده های بزرگشان
کوچکترین بهانه های زیستن را
مسلول می کند
دیگر هیچ قله ی بلندی را فتح نمی کنند

چه کوچک بودم
که به وعده ای رنگین
تو را از کنارم بُردند
چه کوچک بودم
که هیچ را لمس می کردم و لذت می بُردم
و تمام حرف های شوهران ِشاهدُخت های غمگین را
پذیرفتم
و اوهام ها را با هجوم و تصاحب
قبله ام کرده اند!
چه کوچک بودم
و تو می دانستی
کوچک بودم.

دلم می خواهد
برایت دوباره جام را پُر کنم
همین
و همین

و باز این بوی نَفست
که حالا سرد و تلخ ِ تلخ است
چهره ی بی حالتم را
منقبض کند
و باز
این بوی نفست
که حالا تلخ ِتلخ است
ذره های
کوچک تنهای ام را
نوازش کند
ذره های کوچک ِ تنهایی محض را.



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعر نو , سایت , بابک , شب , ترانه , جام , ,
تاریخ : سه شنبه 21 آبان 1392
بازدید : 939
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "سه کوتاه پیشکشی" از شاعر "بهروز عسکرزاده"

1)

سده هاست که سندانیم
کورۀ کاوه کو
تا در آتش زبانه زنش
پتکی شویم؟ ...

2)

شیرین بودیم؛
در چرخشتِ دوزخیِ این چرخ
زهری شده ایم
چنان تلخ
که مار هم اگر بخورد
پادزهرش نیست!

3)

آی...
سلیمان کذّاب!
بر عصای پوکی ایستاده ای؛
موران ـ شب و روز ـ می جوند.



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , عسکرزاده , ,
تاریخ : سه شنبه 21 آبان 1392
بازدید : 1021
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "دلتنگی" از شاعر "علیرضا انصاری" از سر دلتنگی
مینویسم گاهی
دردهایم همه از جنس تگرگ
حرفهایم همه از روی صفا
شعرهایم همه از دلتنگی است
بغض هایم همه بی گریه وآه
من در این پشت گذرگاه پلید
پی یک آینه ام
پی یک بستر گرم
من در این وادی پر مکر و فریب
جان پناهی همه از جنس خدا میخواهم



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: انصاری , شعرنو ,
تاریخ : سه شنبه 21 آبان 1392
بازدید : 1104
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "شاخه هاي تنها" از شاعر "محمد كوهيان" كلاغ ها گرچه سياهند
و آوازشان ناخوشايند ،
اما آنقدر با وفايند كه شاخه هاي خشك زمستان را
تنها نمي گذارند
زيرا، لانه هاشان از همان شاخه هاست



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: کوهیان , شعرنو ,
تاریخ : سه شنبه 21 آبان 1392
بازدید : 973
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "شبی با دوست" از شاعر "غلامرضاكاكاوند" روزگارت خوش

دلت شاد و دمت گرم!

مسیحای من

ای امید روزان همه ابری.

رفیق نامرادی ها!

سراغم را تو میگیری

ز من احوال و حالم را تو میپرسی


عجب حال خوشی دارم!

که امشب برتو مهمانم...

من امشب با نوای دلکش ساز

که از ماهور می آید،

نوایی سرکنم کز دل دو صد شوری برانگیزم.

زشور پرخروش نغمه ام یک دم فرود آیم

فرود آیم به هر گاهی که میخواهی

توبرگو جان دل

سه گاهی،چارگاهی یا همایون را

کدامین را فرود آیم؟

که اکنون نغمه پرداز دل مست من شیدا،

تویی ...جانا!

غلامرضاکاکاوند



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: کاکاوند , شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 21 آبان 1392
بازدید : 1005
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "فریب" از شاعر "قاسم بیابانی" آمد،نشست
بی هیچ گفتگو
نگاهش دزدیده مرا می کاوید
صدای باد می آمدوابرهای سیاه در آسمان
شیشهءپنجره ازترس به خود می لرزید
...........
باخودزمزمه کردم
کو،اشکهای هرشبه اش
ولبخندهای دلفریب
آیا باخنجرهای نهفته در آستین
می توان سبز بود
بهاررا زمزمه کرد
وبه گل ها خندید
...........
طوفان وزیده بود وبی هیچ دغدغه ای
آتش زده بود
بارعدهایش
خرمن آرزوهای خام مرا



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعرنو , بیابانی ,
تاریخ : دو شنبه 13 آبان 1392
بازدید : 839
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "شعرپاییز" از شاعر "محمدرضاخانی"

بشنوصدای خش خش
برگهای پاییزی دل تنها را..
به سرسبزی اولین نگاه عاشقانه ات،
فرش میکنم ،
برگهای پاییزی دل را زیرپایت...



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: برگ , پاییز , ,
تاریخ : دو شنبه 13 آبان 1392
بازدید : 868
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "خزان" از شاعر "محمد مهدی اورسجی"


آبانماه
سکوت برگ
می رسد


سکوت من
خزانی ست

که بی استعداد تر از
خش خش برگها
سکوت کنم


تا لبخند
بی احساس من را
بشنوی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: آبان , سایت , شعرنو , هنرمندان , وبلاگ , اورسنجی , ,
تاریخ : دو شنبه 13 آبان 1392
بازدید : 934
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "سکوت" از شاعر "رسول عمادی پور" بغض کرده
کنج اتاقم نشسته
سکوت مطلق چشمانم


>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>

سکوت گم شد
لابه لای تنهایی خانه
وقتی زمستان زمین را پیر کرد



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: سکوت , رسول , ,
تاریخ : دو شنبه 13 آبان 1392
بازدید : 952
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "روسری ات را شل ببند" از شاعر "بهرام محمودی" 1
لبخند که میزنی
سیبهایت گل می اندازند
و چه سرگیجه ای می گیرد تقویم
در مسیر پاییز منتهی به اردی بهشت!

2- یه کار تکراری:

روسری ات را شل ببند
بگذار گناه دست هایم
به گردن باد بیافتد!

پ.ن- شعر اول دستکاری شده ی این شعر قدیمیه:
لبخند که میزنی
سیبهایت گل می اندازند
همین روزها
س
ی
ب
را که صرف کنم
آ
د
م
خواهم شد!



:: موضوعات مرتبط: , شاعران سایت شعرنو , ,
تاریخ : دو شنبه 13 آبان 1392
بازدید : 782
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "تقصیر دل..." از شاعر "محمّدمهدي كاظمي (سپهر.م )" تقصیر کوچه ها نیست...
تقصیر آدم ها نیست...
تقصیر دل است...
دل...
دلداده که باشی...
از او که دور باشی...
تمام کوچه ها بن بست می شود...
حتی...
حتی بهشت هم...
جهنم می شود...
سپهر.م



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: آدم , کوچه , بهشت , جهنم , سپهر , ,
تاریخ : چهار شنبه 8 آبان 1392
بازدید : 1001
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "قهوه ی تلخ" از شاعر "غلامحسین جمعی" 

باز هم ، معرکه گیر دگری ، خوابم کرد !
الکلی ریخت به لیوان و شرفیابم کرد !

سر کمی گرم ، دهان مست ، ولی دیده خمار!

دلغَشَک زد به کمر دست و . . . چه بی تابم کرد !

دل دُمل گشت و ، به یک آتش سیگار پُکید *
عق زدم نشئگی و. . . داخل مردابم کرد !

آن که می گفت رهایت کنم از دود غلیظ
آتش افروخت . . . و با شیره به سردابم کرد !
الغرض ، نیمه عمرم ، به نگاری سپری
ریشه ی ریش در آورد ، و سرخابم کرد !

بعد از آن مغز علیلم ، به سرکار گذاشت !
صاحب شهرت استادی و القابم کرد !

کاش می شد ، بزنم قهوه ی تلخ دگری
تا ببینم چه کسی ، راهی مهتابم کرد !؟

• پُکید : یعنی ترکید ( در شیراز زیاد رایج است )



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: چمعی , شاعر , شهر , شیراز , شعرنو , ,
تاریخ : سه شنبه 7 آبان 1392
بازدید : 878
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "به سوی تـــو می آیم" از شاعر "آفرین ولی پور(نرگس)"

 

می خواهم سرعتم را کم کنم
زندگی امروزی...حیاتی بی توازن
به هر چه می رسیم، دیگر نمی خواهیمش !
با سرعت می دویم
عجله داریم...
تلاشی بیهوده، که انرژی ما را ذوب می کند
آرامتر برویم
صبور تر...
مطمئن تر زندگی کنیم
با دستهای پر به او برسیم
با کوله باری از نیکی ها
کوله مان را با حباب پر نکنیم
مثل آقا گرگه ی قصه ی خاله بزی که خودش را فریفت
و هرگز نفهمید روی دایره ای زندگی می کند
که به خودش می رسد !


پ.ن :
از هر دستی بدهی از همان دست می گیری !



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شعر نو , سایت , ,
تاریخ : شنبه 4 آبان 1392
بازدید : 800
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "کوچه ی دلتنگ" از شاعر "محمدرضاخانی"

چشم توهمسفرجام وشراب است بیا
بازاین دیده برایت خراب است بیا
من ودل همسفرکوچه ی رفتارتوایم
بازاین کوچه ی دلتنگ،خراب است بیا



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: محمد رضا , خانی , ,
تاریخ : شنبه 4 آبان 1392
بازدید : 951
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "شب هجر" از شاعر "بهزاد (ح) رشادتی"

آتش هجران تو ِ سوخته است جان من

سوخته است جان من ِ آتش هجران تو

شب چه شود عشق تو ِ بر دلم آتش زند

بر دلم آتش زند ِ شب چه شود هجر تو

گردش آن کوی تو ِ هست بدلخواه من

هست به دلخواه من ِ گردش آن کوی تو

تا که خورد بوی تو ِ بر تن بیمار من

بر تن بیمار من ِ تا که خورد بوی تو

بهر سر و موی تو ِ من به تماشا شدم

من به تماشا شدم ِ بهر سر و موی تو

قامت دلجوی تو ِ برده ز سر هوش من

برده ز سر هوش من ِ قامت دلجوی تو

آن قد رعنای تو ِ سرو دل باغ من

سرو دل باغ من ِ آن قد رعنای تو

آن رخ زیبای تو ِ روشنی قلب من

روشنی قلب من ِ آن رخ زیبای تو

شمع شبستان تو ِ کرده چه پروانه ام

کرده چه پروانه ا م ِ شمع شبستان تو

خال لب لعل تو ِ برده دل و دین من

برده دل و دین من ِ خال لب لعل تو

آن لب گلگون تو ِ مهر درخشان من

مهر درخشان من ِ آن لب گلگون تو

پرده پنهان تو ِ کرده ز بن غالبم

کرده ز بن غالبم ِ ‍پرده پنهان تو

محفل زیبای تو ِ جای ثنا خوانیم

جای ثنا خوانیم ِ محفل زیبای تو

زلف چلیپای تو ِ دام ستایش شده

دام ستایش شده ِ زلف چلیپای تو



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: بهراد , رشادت , آتش , هجر , عشق , ,
تاریخ : شنبه 4 آبان 1392
بازدید : 1371
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "خواب گندم" از شاعر "خلیل مختاری نیا"


خواب گندم
-
عزیزم! آب گندم دیده ای تو
همه آفتاب گندم دیده ای تو
شبیه خوشه ها می رقصی امسال
گمانم خواب گندم دیده ای تو

عزیزم! این چه رسم روزگار است
همیشه بین ما قول و قرار است
چرا ثابت قدم نیستی تو با ما؟!
مگر نرخ نگاهت با دلار است

یار لب پسته ایم، کجایی؟!
زلف پری بسته ایم، کجایی؟!
حق مسلم دلم تو هستی
انرژی هسته ایم، کجایی؟!



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: گندم , خواب , خلیل , مختاری , ,
تاریخ : شنبه 4 آبان 1392
بازدید : 820
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "باداباد" از شاعر "سپهر نیک"

هرچه باداباد
میسرایم
خط خطی های افکارم
می سپارم دست تو
ای باد...!
شعری
از
اشک باران
شعری از آن
دستان چرک
کودکان بی سر و سامان
ببر شعرم را
ناکجا آباد
به شهر های غریب
که
مردمانش
نان خشک را
در سفره
پنهان خود دارند
ببر به دست مادرانی
که پستان های شان از شیر
خشک است
کودکانش
شیر بز یا... !
ان شتر پیر را می نوشند
ببر بر دستان پینه بسته
دخترانی
که هنگام نان پختن
رهایی را
آواز می خوانند
ببر بر سرزمین
مهربان کولی ها
که شب در خواب
میگریند...!



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: شب , روز , مردم , ,
تاریخ : شنبه 4 آبان 1392
بازدید : 1638
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "قتلگاه خیال « غزل »" از شاعر "محمد ترکمان(پژواره)"

به گور ســــرد خیالم بیــــا و اشک بنوش
به آرزوی محالم بیـــــــــا و اشک بنوش

دلت اگرکه هوای شــــــــراب خونین کرد
به شام تیره ی حالم بیــــــا و اشک بنوش

سراغی از من و بیتــــــابی ام نمی گیری
به لحظه های زوالم بیـــــا و اشک بنوش

کنار چشمه ی جوشان عشــق و ساده دلی
شکسته اند دوبالم! بیـــــــا و اشک بنوش

دمی کنار تو شـــــــــــاید حرام بود به من
دلت نکرد حلالم؟ بیــــــــا و اشک بنوش

به بزم دل خوشی ام جای تو چه خالی بود
به قتلگاه خیالم بیـــــــــــا و اشک بنـوش!...
* * * * *



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: محمد , ترکمان , پژواره , شعر , شاعر , کتاب , دفتر , ,
تاریخ : شنبه 4 آبان 1392
بازدید : 872
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "سی و سومین شعر از ترانه های من و بوی باغ سیب" از شاعر "عباس باوری"

آ

ئینه باش!
ای تنوعِ مکرر پر جوشِ آفتاب!
شفاف تر ز احساس بال کبوتر
در بیداریِ قبله گاه افق!
و تشنه کام تر
در جوششِ زمرد گونه‌ي سحر
چون وقتِ نیایشِ من،
در سجدگاه روشن مِحراب :
به وسعت یک کهکشان ستاره
در رویش حضور
و بی هراس از عشق
تا خدا !!



:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
تاریخ : شنبه 4 آبان 1392
بازدید : 3332
نویسنده : آوا فتوحی

شعر "چند کوتاه" از شاعر "سرخوش پارسا"

1
نیوتن اشتباه می کرد !

سیب از جاذبه ی حوا

به زمین افتاده بود


2
نگران ماه نیستم

ستاره ها هر چه چشمک میزنند

راه روشن تر می شود

بیچاره خورشید !

نه ستاره ای می بیند

نه زمینیان چشم دیدنش را دارند



3
ابرو را به قیمت آب می فروشیم

برای چند قطره

چه آبرویی از آب دزدک بردیم



4
نه ماه خواب دارد نه من

هر دو در تاریکی

جستجو می کنیم خواب های خورشیدی را

بیهوده گیست

روشنایی در سرزمین دیگریست

5
از پنجره صبح

صدای پایت را

از حنجره ی مناره ها دوست دارم

گوش کن !

تیک تاک تیک تاک تیک تاک ...


6
گل های پر پر شده

هنوز نفس میکشیدند

گلدان منتظر گلی دیگر بود ...

7
پرده های اتاقم

از من دلتنگترند

پنجره را باز میکنم

قبل از من به کوچه سرکی می کشند


8
آسمان دلتنگ شد

خورشید آتش گرفت

ماه به حوض خانه پناه برد

من به تو ...



9
چوب رختی هایم پشت سرم گفته اند

این هم که همیشه آویزان ماست


10
دقت کردید نوشته کوچه بن بست !

باز ته کوچه را به دقت نگاه میکنید !

باورنمیکنم اینجا آخر خط باشد

صبر میکنم تا اتوبوس خالی شود...

 
 


:: موضوعات مرتبط: شاعران سایت شعرنو , ,
:: برچسب‌ها: خورشید , ماه , پارسا , ستاره , سیب , آسمان , ,

تعداد صفحات : 11


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com