عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 7 خرداد 1393
بازدید : 414
نویسنده : آوا فتوحی

 

ﺗﻮ ﭼﻪ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺲ ﻫﺮ ﻧﮕﻪ ﺳﺎﺩﻩ
ﻣﻦ،
ﭼﻪ ﺟﻨﻮﻧﯽ، ﭼﻪ ﻧﯿﺎﺯﯼ، ﭼﻪ ﻏﻤﯽ
ﺳﺖ؟
ﯾﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ، ﮐﻪ ﭘﺮ ﻋﺼﻤﺖ ﻭ ﻧﺎﺯ..
ﺑﺮ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺪ؛ ﭼﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﻭ ﺳﺘﻤﯽ
ﺳﺖ..
ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ،
ﺩﺭﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﯽ ﺗﻮ ﺩﮔﺮ
ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﺩﻭﺭﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺧﻮﯾﺸﺘﻨﻢ..
ﭘﻮﭘﮑﻢ! ﺁﻫﻮﮐﻢ!
ﺗﺎ ﺟﻨﻮﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ
ﮐﻪ ﻣﻨﻢ!

|مهدی ﺍﺧﻮﺍﻥ ﺛﺎﻟﺚ|

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: اخوان ثالث , مهدی , شاعر , شعر , ادبیات , ,
تاریخ : دو شنبه 22 ارديبهشت 1393
بازدید : 364
نویسنده : آوا فتوحی

مشب تمامت مي كنم
از اين سر تا به انتهاي تورا قورت مي دهم
و چشم هايت را به يكباره سر مي كشم كه تمام شوي
شوخي نمي كنم
مرد!
اين آخر بازي ست
من كه داستانم عاشقانه بود و هست و خواهد بود...
تو مواظب باقي مانده تنت باش!

نازنين

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: نازنین , ,
تاریخ : دو شنبه 22 ارديبهشت 1393
بازدید : 340
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
تاریخ : سه شنبه 16 ارديبهشت 1393
بازدید : 385
نویسنده : آوا فتوحی

برسان باده که غم روی نمود ای ساقی

این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی

حالیا نقش دل ماست در ایینه ی جام

تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی

دیدی آن یار که بستیم صد امید در او

چون به خون دل ما دست گشود ای ساقی

تشنه ی خون زمین است فلک ، وین مه نو

کهنه داسی ست که بس کشته درود ای ساقی

بس که شستیم به خوناب جگر جامه ی جان

نه ازو تار به جا ماند و نه پود ای ساقی

حق به دست دل من بود که در معبد عشق

سر به غیر تو نیاورد فرود ای ساقی

در فروبند که چون سایه در این خلوت غم

با کسم نیست سر گفت و شنود ای ساقی "هوشنگ ابتهاج"

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: هوشنگ ابتهاج , ,
تاریخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393
بازدید : 406
نویسنده : آوا فتوحی

 



خیال کردی رفتی که رفتی!
هنوز کاشف هجاهای احساسات منی!
هنوز یلداترین خاطره را از تو دارد دلم!
هنوز برای تو می میرم وزنده می شوم.
هر وقت یادم می اید؛ تو می آیی!
اگرچه سواد درست وحسابی از عشق ورزیدن ندارم.
اما همیشه به یاد تو آب می خورم.
به یاد تو نفس می کشم.
به هر کجا می نگرم ؛
هندسه نگاه تو ان جاست.
خیلی دلم می خواهد دوباره باز گردم .
به حریم خلوت نگاه با صفای تو؛
با هم بنشینیم ؛
تو مرا بگویی؛
من تو را بنوسم.
اما تقدیر این فراق چه بود؛
که غروب های کلاغ خوان زمستان؛
از من عاشق سینه چاک عیاری ساخت.
و شعور یک شاعر نقاش را به من هدیه داد.
اما هنوز هم که هنوز است؛
تودر نگاه من چون یک کودک ؛
بند بازی می کنی!
ومرا مصلوب خاطرات رویای خود می کنی !
ای غزال غزل!

شمیسا 91/تهران

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: شکسیا , ,
تاریخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393
بازدید : 333
نویسنده : آوا فتوحی

اگر دوباره ببینمت

بید بلندی بود سر کوچه
کنار جویی که نقره می رفت
با ساز ماه
که در برگها با باران می لغرید
و تنهایی نیمکتی
که به بالا آمدن آفتاب و خستگی عابران منتظر بود.
نگاهها برای چه خیس و مه گرفته اند 
رفتن برای چیست؟
سفری که باید می شد

*
اگر دوباره ببینمت
با تو از خاطره ها خواهم گفت که در کوچه جا گذاشتی
از دلی کنار در
نگاهی که همیشه از پشت پنجره می لغزید
باران آن روزها ریز وسرد بود 
و کوچه تنها
و تو تنهاترین مسافر تنهایی
کجا می رفتی ؟
رفتنت ، رفتن کجا بود؟

*

اگر دوباره ببینمت
با تو از آن ساعتی خواهم گفت که باران آمد
و نگاه تو مه آلود شد .
از صدای کسی که بر آستانه ایستاد .
پیراهنت خیس شده بود
کلاهت بر بند کیفت که بر شانه آویخته بودی
باگامهای کوتاهت متفکر می آمد
و تو می رفتی
رهسپار کجا بودی؟
کجای جهان راه تو بود؟
*
اگر دوباره ببینمت
با تو از آن جا خواهم پرسید
و از روزهایی که داشتی

*
سنگیست خاطره
با نوشته ای بلند
خانه ای کهنه 
زنی حیران که منتظر است
کلیدی بر میخ کناردر آویخته مانده
هزار هزار برگ با بادهای سرگردان می روند
هزار حرف ناگفته در سینه مانده
رفتنت کجا بود؟
ناکجاشهری با آوازها و رازهای سر به مهر

مردی عینک به چشم
آواز می خواند
یکی بر طبلی نامفهوم می کوبد
کودکی در آفتاب می خندد
سگی همه چیز را بو می کشد.

چه کسی آواز را در ساز نهاد
که تمام سازها بی آواز ناکوک شوند
بی ترنم لب
بی ترنم باد
بی ترنم قد
من در انتهای دیوار خانه ات
تصویر نقش شده ی آدمی را دیدم
که چشمانش اندوه هزار گناه
هراس هزار غربت
هزار تنهایی را می گفت
و در انتظار رفتن بود
*
اگر دوباره بینمت
با تو از آن تصویر 
و هزار خاطره خواهم گفت
از قطاری که انتظار را بر من نهاد
درختی که سارهایش پرید
زنی که با درخت تصادف کرد
و اسمش را از سارها گرفت
در آن صبح که تنش در گور می خوابید
نگاهش چیزی دیگر می گفت
خدا حافظ
خدا حافظ
اگر دو باره ببینمت
با تو از همه چیز خواهم گفت
جز
خدا حافظ
خدا حافظ

(علی نوروزپور)

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: علی نوروز پور , ,
تاریخ : چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393
بازدید : 347
نویسنده : آوا فتوحی

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: بهادر باقری , ,
تاریخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
بازدید : 390
نویسنده : آوا فتوحی

 

 

ابر بهار خاطرت بر سر شاخسار دل
جلوه ای از خیال تو میکشدم کنار دل
دست نیاز و اشک ما حلقه به درگه تو زد
بین چه شکسته در غمت قامت استوار دل
تا به سحر تیره شبان یاد توام در گذران
منظر دلکش تو و دیده بیقرار دل
راه ورود خاطرش بسته به روی یاد ما
از نظرش فتاده ام برسر کارزار دل
کشتی صبر و طاقتم رفت به گرداب غمت
سیل سرشک دیدگان برده زمن قرار دل
بدرقه ره تو شد قطره به قطره اشک ما
موج غمت فتاده بر ساحل انتظار دل
@ حمید رضائی

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: رضایی , حمید , ,
تاریخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
بازدید : 1076
نویسنده : آوا فتوحی

 

یادت هست مادر؟
اسم قاشق را گذاشتی قطار، کشتی و هواپیما:
تا یک لقمه بیشتر بخورم…
یادت هست؟
شدی خلبان،ملوان،لوکوموتیوران
میگفتی بخور تا بزرگ بشی
آقا شیره بشی…
خانوم طلا بشی…
و من عادت کردم هر چیزی را
بدون اینکه دوست داشته باشم قورت بدهم.
حتی بغض هایم را ...
امیرحسین زندی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: امیر حسین زندی ,
تاریخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
بازدید : 564
نویسنده : آوا فتوحی

 

نو ميشود روزگار از هر سو..
بوى تازگى ايد به مشام...
و من ياد تو را...
در کهنگى ايام 
همچنان زنده به دل دارم..

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: نادر فرهمند ,
تاریخ : چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393
بازدید : 361
نویسنده : آوا فتوحی

چه غریب ماندی ای دل، نه غمی، نه غمگساری
نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظاری

غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید یاری

چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان
که به هفت آسمانش نه ستاره ای ست باری

دل من! چه حیف بودی که چنین ز کار ماندی
چه هنر به کار بندم که نماند وقت کاری

نرسید آن که ماهی به تو پرتوی رساند
دل آبگینه بشکن که نماند جز غباری

همه عمر چشم بودم که مگر گلی بخندد
دگر ای امید خون شو که فرو خلید خاری

سحرم کشیده خنجر که چرا شبت نکشته ست
تو بکش که تا نیفتد دگرم به شب گذاری

به سرشک همچو باران زبرت چه برخورم من؟
که همچو سنگ تیره ماندی همه عمر بر مزاری

چو به زندگانی نبخشی تو گناه زندگانی
بگذار تا بمیرد به بر تو زنده واری

نه چنان شکست پشتم که دوباره سر بر آرم
منم آن درخت پیری که نداشت برگ و باری

سر بی پناه پیری به کنار گیر و بگذر
که به غیر مرگ دیگر نگشایدت کناری

به غروب این بیابان بنشین غریب و تنها
بنگر وفای یاران که رها کنند یاری

"هوشنگ ابتهاج"

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: هوشنگ ابتهاج , ,
تاریخ : یک شنبه 31 فروردين 1393
بازدید : 340
نویسنده : آوا فتوحی

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: شیربازو , ,
تاریخ : یک شنبه 31 فروردين 1393
بازدید : 366
نویسنده : آوا فتوحی

 

حاصل ضرب انتظار من
با .....
ثانيه هاي نبودن تو
اشك هاي چشماني است
كه بي بهانه 
با تو مي خندند ...
من ......
به يك لبخند تساوي قانعم !!!

م.ج یاس خیال

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: یاس خیال , ,
تاریخ : شنبه 30 فروردين 1393
بازدید : 428
نویسنده : آوا فتوحی



من بودم و هُرمِ حریم دست هایت
من بودم و ابر کریم دست هایت

باور کنم من بودم و من بودم و تو
دستان من بود و صمیم دست هایت؟

باور کنم این قاصدک، این بغضِ سیال
گم بود در رقص نسیم دست هایت؟

بهت عقابم را چه انس و الفتی بود
با جوجه های یاکریم دست هایت!

کوه یخ دستان من، شد رودِ جاری
در تابش عطر قدیم دست هایت

آغاز شد: من، عشق، آتش، بیقراری
با ذکر رحمان و رحیم دست هایت

ای فرصت کوتاه دیدار ای تجلی!
آیا منم تنها کلیم دست هایت؟

من می روم اما به دستت می سپارم
دست دلم را این یتیم دست هایت

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: بهادر باقری , دست , ,
تاریخ : شنبه 30 فروردين 1393
بازدید : 403
نویسنده : آوا فتوحی

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: بهادر باقری , بهشت , ذوزخ , ,
تاریخ : یک شنبه 24 فروردين 1393
بازدید : 449
نویسنده : آوا فتوحی

متاسفم
حکم صادر گشت
راه بازگشتی نیست
باید ساخت 
در حوالی سرزمین پندارم .
انگار
داوری یادش رفت
قاضی اقبالم .
خودسرانه می تازد
دیوانه زنجیری
دل من یاغی گشت 
استر نافرمان !!
به گمانم چندی ست
حسگرش فعال است
شایدم می بیند
پیش لرزه های گسل افکارم.

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: رضایی , حمید , ,
تاریخ : سه شنبه 19 فروردين 1393
بازدید : 403
نویسنده : آوا فتوحی

 

با اتوبوس 
شمال را سوار شو....
به خیالات یک مرد
که رودخانه
ماهی
و خزه را 
می فهمد
آواز را
چند ثانیه در آب،حبس
و کوه را به دریا وصله....اما...
این هوای ناب را از ریه اش دریغ می کند
با اتوبوس
شمال را
پیاده شو
که بهار
در دستان تو جا مانده است
بیا که گلهای همیشه بهار
فاتحه ی این لاشه ی در هم را خوانده اند
بیا که بهار
رنگ و بوی تو را بگیرد
بیا که دوباره
سبز شوم......



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: کوهستانی ,
تاریخ : سه شنبه 19 فروردين 1393
بازدید : 533
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: نادر فرهمند ,
تاریخ : یک شنبه 17 فروردين 1393
بازدید : 982
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: لورکا دادوودی , ,
تاریخ : جمعه 23 اسفند 1392
بازدید : 579
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : جمعه 23 اسفند 1392
بازدید : 508
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: رضایی , حمید , ,
تاریخ : دو شنبه 19 اسفند 1392
بازدید : 556
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: رضایی , حمید , ,
تاریخ : دو شنبه 19 اسفند 1392
بازدید : 426
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
تاریخ : دو شنبه 19 اسفند 1392
بازدید : 530
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 13 اسفند 1392
بازدید : 474
نویسنده : آوا فتوحی

 

سروده آوا فتوحی
یارب بگو تا کی شوم مجنونِ صحرای خیالش


ساقی بگو تا کی سبو پر مِی کنی اندر فراقش


تا کی زنم نقشی به یادِ تو در این گلزار هستی


ای ساز خوش آوای من چندی بخوان اسرار مستی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: آوا رضایی , روزنامه , موسیقی , شعر , فتوحی , ,
تاریخ : سه شنبه 13 اسفند 1392
بازدید : 474
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: فرهمند , ,
تاریخ : سه شنبه 6 اسفند 1392
بازدید : 441
نویسنده : آوا فتوحی

برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست 
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست 

آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک 
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست 

این قافله از قافله سالار خراب است 
اینجا خبر از پیش‌رو و باز پسی نیست 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: هوشنگ ابتهاج/2 ,
تاریخ : دو شنبه 5 اسفند 1392
بازدید : 749
نویسنده : آوا فتوحی

 

دستانم به توانايي تو شك دارند
دل من مشكوك است
به شروع حادثه عشق .
دل من غافل بود
همه دارايي اوبود
ذره اي آرامش 
چيزخورش كردند 
خواب مانده بود
يك خواب مغناطيسي
او نمي دانست شبي
يكي پيدا شود و سهم آرامش را 
به چه آساني
از او مي دزدد!
دستانم 
آنقدر شانس نداشت
لحظه بدرود را 
به هنگام خداحافظي از دست داد
چشم من 
آه چشمانم
آن دوچشم نگران
پي بازآمدنت 
رد مهر را مي پايد .

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: حمید رضایی , ,
تاریخ : یک شنبه 27 بهمن 1392
بازدید : 485
نویسنده : آوا فتوحی

برای خود بریز

 

که ما

 

دانستیم و تو

 

هنوز از مستی ی ندانسته ها یت سرخوش

 

بی آنکه بدانی

 

سر

 

خوش

 

نمی شود

 

مگر به ندانستن.

 

اگر می گفت

 

 مقراضی به عاریت می دادمش

 

 تا قیچی کند

 

هبوط مرگ را

 

که ما

 

نه در عادت زندگی ماندیم ُ

 

نه در هراس مرگ

 

تنها از این دل دیوانه عاقل می ترسم

 

که وقت نمی شناسد.

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: آوا رضایی , روزنامه , ,
تاریخ : یک شنبه 27 بهمن 1392
بازدید : 496
نویسنده : آوا فتوحی

 

به کجا چنین شتابان

 

گون از نسیم پرسید

 

همه آرزویم اما ،

 

چه کنم که بسته پایم

 

دل من گرفته زین جا

 

هوس سفر نداری

 

زغبار این بیابان

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: کدکنی ,
تاریخ : یک شنبه 27 بهمن 1392
بازدید : 484
نویسنده : آوا فتوحی

 

عاشقان مستند و ما دیوانه ایم

 

عارفان شمعند و ما پروانه ایم

 

چون نداریم با خلایق الفتی

 

خلق پندارند ما دیوانه ایم



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: مولوی , ,
تاریخ : یک شنبه 27 بهمن 1392
بازدید : 454
نویسنده : آوا فتوحی

 

چه شود به چهره زرد من

 

نظری برای خدا کنی

 

که اگر کنی همه درد من

 

به یکی نظاره  دوا کنی

هاتف اصفهانی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: هاتف اصفهانی , , / ,
تاریخ : یک شنبه 27 بهمن 1392
بازدید : 723
نویسنده : آوا فتوحی

 —ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﯾﺪﻫﺴﺖ 
ﯾﮏ ﻓﺮﯾﺒﯽ ﺳﺎﺩﻩ 
ﻗﺼﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ 
ﺳﺮﺍﺑﯽ ﺗﻮﺩﺭﺗﻮ 
ﮐﻼﻓﯽ ﺩﺭﮔﺮﺩﺵ 
ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﺎﺯﯾﮕﻮﺵ. 
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﯾﻢ !
ﺷﺎﯾﺪﻡ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﺳﺖ 
ﺑﺎﺯﯼ ﮔﻞ ﯾﺎ ﭘﻮﭺ 
ﺑﺎﺯﯼ ﺷﻄﺮﻧﺠﯽ 
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺳﺮﺑﺎﺯﻧﺪ 
ﺍﺳﺐ ﻭ ﻓﯿﻞ ﻭ ﺷﺎﻫﯽ 
ﻭﺯﯾﺮﯼ ﺩﺭﻗﻠﻌﻪ 
ﺁﺧﺮﺑﺎﺯﯼ ﻫﻢ 
ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ ﻧﺎﻣﻌﻠﻮﻡ 
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﻫﺴﺖ ﻣﺜﻞ ﻓﯿﻠﻤﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ 
ﺍﺳﻢ ﻓﯿﻠﻤﺶ " ﺑﺎﺯﯼ"(The game)
ﺁﺧﺮﺑﺎﺯﯼ ﻫﻢ ﺳﻮﺭﭘﺮﺍﯾﺰﯼ ﺯﯾﺒﺎ 
ﺟﻮﮐﺮﯼ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ 
ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﮔﻔت : ﺩﺍﻟﯽ !!



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
تاریخ : سه شنبه 22 بهمن 1392
بازدید : 523
نویسنده : آوا فتوحی


وقت آنست 
عقل دورانديش را 
آن غافل
آن دليل و آن برهان
آن ذهن شكاك .
به يكسوي انداخت .
دكمه پاك كردن 
به دردم ميخورد گاهي
كاشكي با زدن دكمه اي 
پاك ميگشت 
همه پندارم
همه تدبيرم
عقل جزئي نگر 
انديشه دست و پاگيرم

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: حمید رضایی , ,
تاریخ : سه شنبه 22 بهمن 1392
بازدید : 493
نویسنده : آوا فتوحی

 

 مُرید آن دو چشم دُرآسای توام

ندارمت ، رهید ه ای ز پیش من

 مجنون آن خــال گره گشای توام

اسیر منم که می کشم باردلتنگی تو

 حقـیر منم که می خرم کوس بدنامی تو

گـــدای آن نگاه دل نواز منم من

 فــدای آن خمار جلوه ساز منم من

منم آن فقیر پـــا پـتی همان غلام ِلعنتی

 منم آن کــویر تشنه گی همان کــلامِ غربتی

ز بوی لب می نوش تو مست تر ازمستم

ز جام خالی می فروش تو مست تر از مستم

شـود مرا تو راه دهی ؟ به درگهت پناه دهی

 شود به این بی سروپا تو اندکی کاه دهی ؟



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: شیر بازو , ,
تاریخ : جمعه 18 بهمن 1392
بازدید : 529
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: طاهره صفارزاده , /2 ,
تاریخ : جمعه 18 بهمن 1392
بازدید : 553
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: لورکا دادوودی , ,
تاریخ : سه شنبه 15 بهمن 1392
بازدید : 577
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : جمعه 11 بهمن 1392
بازدید : 481
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
تاریخ : جمعه 11 بهمن 1392
بازدید : 608
نویسنده : آوا فتوحی



:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران , ,
:: برچسب‌ها: حمید رضایی , ,

تعداد صفحات : 26


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com